نوشتۀ حاضر با معرفی مهمترین عناصر تشکیل دهندۀ مقالات علمی، به مؤلفههایی اشاره میکند که در اغلب رشتهها و حوزههای علمی عمومیت دارد و توجه به مجموع این عناصر به موفقیت مقالات کمک خواهد کرد.
نوشتۀ حاضر به معرفی اجزا و عناصر ساختاری مقالات علمی و پژوهشی میپردازد و ویژگیهای مطلوب هریک از این اجزا را به اختصار تبیین میکند. در اینجا به ۲۰ عنصر یا مؤلفۀ
اصلی تشکیل دهندۀ مقالات و کارکرد هریک اشاره شده که از بیست مؤلفۀ موجود، فقط نخستین مورد، یعنی «اصالت موضوع» مربوط به محتوای مقالات است و ۱۹ مؤلفۀ دیگر به ساختار مقالات و چگونگی ارائۀ مطالب میپردازند. بدیهی است که به دلیل تنوع رشتههای علمی امکان تدوین ساختاری واحد که بتواند برای همۀ رشتهها مفید باشد، میسر نیست.
با این حال در اثر مختصر تلاش شده است فارغ از جنبۀ موضوعی مقالات، عناصری از ساختار آنها مطرح شود که بیشترین عمومیت را در رشتههای مختلف دارند.
مقدمه
موفقیت در انتشار مقالههای علمی و پژوهشی علاوه بر بهرهمندی مؤلف آن از دانش تخصصی دربارۀ موضوع موردمطالعه و تسلط بر مبانی نگارش، مستلزم آگاهی از قواعدی است که آشنایی با این قواعد از طریق آموزش اصول مقالهنویسی و ممارست در امر نگارش حاصل میشود.
نوشتۀ حاضر با معرفی مهمترین عناصر تشکیل دهندۀ مقالات علمی، به مؤلفههایی اشاره میکند که در اغلب رشتهها و حوزههای علمی عمومیت دارد و توجه به مجموع این عناصر به موفقیت مقالات کمک خواهد کرد.
به رغم تفاوتهای موجود در رشتههای مختلف میتوان ساختاری مشترک برای مقالههای علمی ترسیم کرد که معمولا در رشتههای گوناگون به شکلی
کم وبیش مشابه وجود دارد. نگاهی به مجلههای علمی نشان میدهد که اغلب مقالههای علمی و پژوهشی از ساختاری مشابه با طرح ارائه شده در جدول یک پیروی میکنند. این طرح از ۲۰ مؤلفه تشکیل شده است، ولی بدیهی است که همۀ مقالهها شامل تمام این ۲۰ مؤلفه نبوده و ممکن است در بعضی از مقالهها مواردی در هم ادغام شود.
درضمن معرفی این ۲۰ مؤلفه بدین معنا نیست که هر مقالۀ علمی باید به تفکیک شامل تمام این موارد باشد. بلکه فقط بدین معناست که بسته به نوع مقاله، این عناصر باید به نحوی در متن مقاله حضور داشته باشند.
برای مثال، در بسیاری از موارد بیان مسئله، هدف و پرسش پژوهش میتواند در مقدمۀ مقاله مطرح شوند. همچنین، چگونگی تدوین و آرایش این مؤلفهها براساس خط مشی هر مجله ممکن است متفاوت باشد.
مقالۀ حاضر تلاش میکند به اصلی ترین مؤلفههای مقالات علمی بپردازد و نکات پایه را در این زمینه مطرح سازد.
۱ .اصالت موضوع
در ارزیابی و امتیازدهی به مقالههای پژوهشی اصالت موضوع یکی از امتیازهای آن محسوب میشود.
نکتۀ قابلتوجه در این زمینه چگونگی بیان این اصالت و دفاع از آن است. در اینجا به چند مورد اشاره میشود که وجود حتی یکی از آنها برای اثبات اصالت یک اثر کافی است.
ـ اجرای تحقیقی که قبال انجام نشده است: بدیهی است هر تحقیقی که برای نخستین بار انجام شود به گسترش مرزهای دانش کمک میکند و میتواند زمینهساز پژوهشهای آتی باشد و به همین دلیل اصیل محسوب میشود.
ـ بیان یک ایدۀ تازه بهنحوی که قبال انجام نشده است: اثبات اصالت یک پژوهش میتواند جنبههای مختلفی داشته باشد که یکی از آنها همین بیان ایدههای نوست.
حتی اگر این ایدهها در یک مقاله فقط در حد طرح موضوع و اشاره به اهمیت آن آورده شود، باز هم دلیلی بر اصالت مقاله به شمار میآید.
ـ استنتاج از ایدههای دیگران از زاویههای نو: تبیین مبانی نظری هر رشته از مسئولیتهای دشوار پژوهشگران آن رشته محسوب میشود.
به بیان دیگر پویایی هر رشته بهنحو قابل توجهی به تبیین بنیانهای نظری آن بستگی دارد و این مهم از رهگذر تلاشهای افرادی حاصل میشود که توانایی استنتاج ایدههای موجود را از زوایای نو دارند.
ـ اجرای یک تحقیق در یک کشور برای اولین بار: هیچ تحقیقی در خأل صورت نمیپذیرد و همواره متأثر از مؤلفههای پیدا و پنهانی است که در زمینۀ تحقیق وجود دارند. از اینرو هرگاه پژوهشی برای نخستین بار در یک کشور انجام شود، حتی اگر این تحقیق قبال نیز در کشور دیگری انجام شده باشد، اصیل محسوب میشود.
اصالت چنین پژوهشی ناشی از عوامل زمینه ای است که متغیرهای تحقیق را تحت تأثیر قرار می دهند. به ویژه این رویکرد در مطالعات علوم انسانی و اجتماعی اهمیت بسزایی دارد.
ـ استفاده از تکنیکهای موجود برای منظوری تازه: در هر حوزۀ مطالعاتی ابزار و روشهای پذیرفته شده ای وجود دارد که مورداستفادۀ محققان قرار میگیرد. پژوهشگرانی که با تکیه بر خالقیت و نوآوری خود توان گذر از قلمرو روششناختی موجود را دارند، امکان اجرای مطالعات اصیلی را خواهند داشت که اصالت آنها بیش از آنکه وابسته به اصالت موضوع موردبررسی باشد، مدیون نوآوری در مبانی روش شناختی پژوهش است.
ـ گذر از مرزهای روش شناسی رشتۀ خود: گرچه هریک از حوزه های مطالعاتی مبانی روششناختی خاص خود را در تحقیق دارند، شباهتها و اصول مشترکی میان آنها میتوان یافت که زمینهساز خلق پژوهشهای اصیل خواهند بود.
ـ مشارکت در دانش: مشارکت در دانش به سه شکل رخ میدهد؛ نخست مشارکت یک تحقیق در مبانی نظری یک رشته است که میتواند ضامن اصالت آن باشد. دوم مشارکت در عمل بهمنظور حل مشکلی که زمینه ساز اجرای پژوهش شده است میتواند این هدف را تأمین کند.
سرانجام مشارکت در تدوین خط مشی و تصمیمگیری میتواند دلیلی بر اصالت یک مقاله محسوب شود.
ـ استمرار یک کار اصیل دیگر: یکی از معیارهای ارزیابی مطالعات تحقیقی سنجش توان آنها در فراهمآوری زمینۀ لازم برای آیندگان است. در مقایسۀ دو پروژۀ تحقیقی مشابه پروژهای امتیاز بیشتری میگیرد که زمینهساز فعالیتهای گستردهتری است. همۀ فعالیتهایی که ادامه دهندۀ یک کار اصیل باشند، همچنان اصالت لازم را برای انتشار دارند.
۲.عنوان
نخستین بخش هر مقاله که توسط خوانندگان دیده میشود عنوان است. معمولا نیز نخستین قضاوت خواننده دربارۀ محتوای مقاله از مطالعۀ
عنوان حاصل میشود.
عنوان مقاله، که درواقع هویت مقاله و هدف آن را به نمایش میگذارد، باید روشن، گویا، جامع، مانع و تا حد ممکن مختصر باشد.
از آنجاکه افراد معمولا براساس عنوان مقاله به جستجو در بانکهای اطلاعاتی مقالات میپردازند، دقت در انتخاب کلمات بکار رفته در عنوان به بازیابی مؤثرتر مقاله از سوی سایر پژوهشگران کمک میکند.
بنابراین توصیه میشود از به کاربردن واژگانی که بهعنوان کلیدواژه برگزیده نمیشوند پرهیز کنید. عباراتی مانند و موارد مشابه فقط به طولانیشدن عنوان منجر شده و نقشی در بازیابی بهتر مقاله ایفا نخواهند کرد.
۳ .چکیده
هدف از تهیۀ چکیده فراهمآوردن تصویری کلی درخصوص محتوای مقاله است. کارکرد چکیده آن است که به خواننده در تصمیمگیری برای
مطالعۀ متن اصلی یا عدم مطالعۀ آن کمک کند. بنابراین، چکیده باید مهمترین موارد مطرح شده در متن اصلی را به اختصار دربرگیرد.
چکیده باید درست، دقیق، مستقل از متن، موجز، صریح، غیرقضاوتی، روان و منسجم باشد چکیده باید بهصورت یک بند و به زمان گذشته نوشته شود و حاوی مطالبی باشد که در مقاله بحث شده است.
۴.کلیدواژهها
معمولا دو روش اصلی برای انتخاب کلید واژهها وجود دارد. روش اول که به انتخاب کلید واژههای کنترل شده معروف است، به کمک اصطلاح نامهها صورت میگیرد. در روش دوم که تحت عنوان انتخاب آزاد شناخته میشود، براساس تصمیم نویسنده صورت میگیرد.
در هریک از این دو روش لازم است ترکیبی از واژگان اعم و اخص که بیشترین و نزدیکترین رابطۀ معنایی را با محتوای مقاله دارد، انتخاب
شود. انتخاب کلیدواژۀ مناسب در مقاله احتمال بازیابی بیشتر مقاله را توسط دیگران در آینده افزایش میدهد و درنتیجه به دریافت استناد بیشتر به مقاله کمک میکند. درمجموع، کلید واژهها باید با موضوع اصلی مقاله تناسب کافی داشته باشند.
۵ .مقدمه
کارکرد مقدمه آماده ساختن ذهن خواننده برای ورود به بحث اصلی و تبیین اهمیت مقاله است. از نوشتن جمالت کلیشه ای و کلی در مقدمه پرهیز کنید، زیرا اثر منفی و ملالآوری بر ذهن خواننده بهجای میگذارد. برعکس اگر مقدمه با جملاتی که مبین اهمیت مقاله و رویکرد ویژۀ آن باشد، شروع شود، خواننده به ادامۀ مطالعۀ متن اصلی ترغیب میشود.
درواقع، مقدمه باید با تبیین اهمیت موضوع مقاله، خواننده را جذب کرده و او را به مطالعه آن علاقهمند سازد. در مقدمۀ مقاله، نویسنده باید با توجه به نیاز و سطح مخاطبان و ضمن پرهیز از حاشیه پردازی، مدخلی برای ورود به بحث اصلی باز کند.
۶ .بیان مسئله
تبیین دقیق و روشن مسئلهای که انگیزۀ اصلی نگارش یک مقاله و اجرای طرح پژوهشی موردنظر بوده، اهمیت ویژهای دارد. موفقیت در چگونگی بیان مسئله به موفقیت مقاله کمک میکند و بیتوجهی به آن نیز رغبت خواننده را در ادامۀ مطالعۀ مقاله کاهش خواهد داد. در این بخش باید مسئله و موضوعی که زمینهساز پژوهش شده است، همراه با حدود، ابعاد و جوانب آن بهروشنی و به اختصار تبیین شود.
۷ .تبیین هدف/ اهداف پژوهش
یکی از نخستین پرسشهایی که پس از انتخاب یک مقاله براساس عنوان آن در ذهن خوانندگان شکل میگیرد، کسب آگاهی نسبت به هدفی است که مقاله دنبال میکند و هدفی که پژوهش مربوط به آن دنبال کرده است. بنابراین، باید قبل از آنکه خواننده از ادامۀ مطالعۀ مقاله بهدلیل عدم آگاهی نسبت به هدف آن صرفنظر کند، بهنحوی این پرسش را پاسخ داد.
۸ .پرسش/ پرسشهای پژوهش و گاهی فرضیه/ فرضیههای پژوهش
هر پژوهشی در صدد پاسخگویی به پرسش یا پرسشهایی است که متناسب با هدف پژوهش تدوین شدهاند. علاوه بر پرسش در بسیاری از پژوهشهای قیاسی و کمی فرضیههای نیز مطرح است که باید بهدقت تبیین شوند. فرضیه، پیشبینی و انتظارات پژوهشگر را از نتایج پژوهش نشان میدهد و معمولا به رابطۀ دو یا چند متغیر اشاره دارد.
۹ .پیشینۀ پژوهش
دلایل متعددی برای اشاره به پیشینۀ پژوهش وجود دارد که از آن جمله میتوان به این موارد اشاره کرد: نشان دادن پیوند پژوهش حاضر با پژوهشهای قبلی، نشاندادن احاطۀ نویسنده / نویسندگان به حوزۀ موضوعی موردمطالعه، رهنمون ساختن خواننده به مطالعۀ منابع بیشتر و به تصویر کشیدن رویکردهای حاکم بر حوزۀ موضوعی موردنظر و ترسیم ارتباط آنها با رویکرد مقاله بسته به جامعیت پیشینۀ پژوهش میتوان مرور نوشتارها را به دو دستۀ جامع و گزیده و براساس رویکرد تحلیلی آنها به دو دستۀ توصیفی و تحلیلی تقسیمبندی کرد.
بهترین شیوه برای مقالات علمی روش تحلیلی و گزیده است، زیرا ضمن رعایت اختصار، نویسنده میتواند تحلیل خود را از روند حاکم بر حوزۀ موضوعی نیز به تصویر بکشد.
۱۰ .معرفی پروژۀ تحقیقاتی
تبیین ویژگیهای پروژۀ اجراشده و آنچه باید دربارۀ آن به خواننده گفته شود نیز اهمیت زیادی دارد. اشاره به چگونگی شکلگیری پروژه و فضایی که در آن پژوهش اجرا شده از جمله مواردی است که میتواند ذکر شود.
ادامه دارد...
منبع آنا