ما معمولا در آغاز انجام هر کار و شروع هر پروژهای، به نوعی نتیجه پایانی را در ذهن خود متصور میشویم و تلاش میکنیم تا به نتیجه فرضیای که میخواهیم، دست پیدا کنیم.
اما گاهی نتیجه دقیقا آن چیزی نیست که انتظارش را میکشیدهایم. در این گونه مواقع، خوب است بر نحوه و نوع فعالیتهای مان در جریان رسیدن به آن هدف، مروری بکنیم و اشتباه یا اشتباهات احتمالی را که در عدم کسب نتیجه ایدهآل ما دخیل بودهاند، به خوبی شناسایی کنیم.
شناسایی نقطه ضعفها از آن جایی که میتواند باعث شود دوباره در امور بعدیمان، آنها را تکرار نکنیم، حائز اهمیت است. برایان تریسی از چهار مانعی نام میبرد که میتوانند در کسب نتیجه نهایی و چگونگی آن، نقش منفی بازی کنند. میتوانیم با توجه به این چهار عامل، از بروز آنها در برنامههایمان جلوگیری کنیم و هر چه بیشتر به نتیجه دلخواهمان نزدیک شویم:
1-درنظر نگرفتن زمان کافی: اولین مشکل، درنظر نگرفتن زمان کافی برای تکمیل یک کار است. این دلیل اصلی شکست هر پروژه و منحرف شدن افراد است. آنها به بهترین احتمالات امید دارند، به شانس خود اعتماد میکنند و زمان اضافی را برای تکمیل هر پروژه درنظر نمیگیرند. درنتیجه پروژه با شکست روبرو میشود.
2-فرض کردن بهترینها: مشکل دوم، این فرض است که همه چیز به خوبی پیش خواهد رفت. هرگز فرض نکنید همه چیز به خوبی انجام میگیرد. فرض کنید به مشکل برخواهید خورد. زمان اضافی و منابعی را برای حل آن مشکلات و ادامه پروژه براساس برنامه زمان بندی شده در نظر بگیرید.
3-عجله کردن در پایان کار: سومین مشکل، زمانی نمود مییابد که تیم در پایان با عجله کار کند. وقتی به دلیل نبود زمان یا پول کافی برای تکمیل کردن یک کار عجله کنید اغلب اشتباه کرده و کار بیکیفیتی را تحویل میدهید.
4-تلاش برای انجام چند کار به طور همزمان: چهارمین مشکل در مدیریت پروژه، تلاش برای انجام چند کار در آن واحد و ارائه کارهای بیکیفیت است. یا مسئولیتهای زیادی را به دیگران واگذار میکنید یا مسئولیتهای بسیاری را خودتان به عهده میگیرید. در هر مورد، بخشهای مختلف پروژه، دچار مشکل خواهند شد و گاهی تمام تلاشها از بین خواهد رفت. کارها را یکی یکی انجام دهید و قبل از پرداختن به یک کار جدید، کار قبلی را درست به اتمام برسانید.
کیان بخت